ف.خ
هوش از دید روانشناسی
هر مطلبی که ده بار از منابع مختلف تکرار شود، جامعه آن را می پذیرد. هر چقدر که احمقانه باشد.
برای نمونه اگر ما از رسانه های مختلف بشنویم و در جاهای مختلف بخوانیم که رشته ی مهندسی برق آسان ترین رشته ی دنیاست، این را به عنوان یک واقعیت قبول می کنیم. همانطور که قبول کردیم بازیگری بعد از کار در معدن سخت ترین شغل دنیاست.
دانستن همچین چیزی شاید جالب باشد و قابل توجه، ولی اگر به آن کمی بیشتر فکر کنیم می بینیم که بیشتر از همه ی این ها، ترسناک است.
این که ما چه چیزهایی را قبول داریم.
و این که به عنوان یک انسان دارای درک و اختیار، چقدر در انتخاب باورهایمان نقش داریم.
یکی از این باورهای رایج و بی اساس این است که ایرانی ها خیلی باهوش هستند.
در حالیکه شواهد و مدارک چنین چیزی را نشان نمی دهد. از پیشرفت علم و تکنولوژی گرفته تا صنعت و هنر سینما.
ایرانی ها با وجود این که از تکنولوژی ساخت جوامع مختلف استفاده می کنند، ولی هنوز تولید با کیفیتی تقریبا در هیچ زمینه ای نداشتند.
البته جنس این معضلات طوری است که نمی توان براحتی با فاکتوری به نام هوش آن ها را تفسیر کرد.
ولی اجازه بدهید کمی بیشتر در این مورد صحبت کنیم.
هوش به انسان توانایی دید وسیع تر را می دهد.
بخش مهمی از هوش سازگاری، انعطف پذیری و درک موقعیت است.
این که منافع جمعی را به منافع فردی ترجیح دهیم (این مساله بیشتر از هوش تحت تاثیر قوانین و شرایط سیستم است).
هوش یعنی این که در تصمیم گیری ها عقل از اخلاق مهم تر باشد.
این که عقل باید از اخلاق مهم تر باشد جمله ی پردردسری است، می دانم!
ولی این دقیقا همان هوش است.
همان چیزی است که اجازه نمی دهد هر چیزی را که تکرار شد بپذیریم.
همان که باعث می شود به هیچ شخص یا رسانه ای آن قدر اطمینان نداشته باشیم که باورها و توصیه های اخلاقی آن را بی کم و کاست قبول کنیم.
هوش همان چیزی است که باعث می شود خودمان فکر کنیم.
پیشنهاد می کنم مقالات زیر را مطالعه بفرمایید:
ثبت ديدگاه