ف.خ
اعتراض نشانه ی درماندگی یا امید ؟
چرا به گرانی بنزین اعتراض کردیم؟ روزی که خبر گرانی بنزین اعلام شد، فکر می کردم ما دیگر به گرانی ها اعتراض نمی کنیم، یک متن نوشتم با این عنوان: چرا به گرانی بنزین اعتراض نمی کنیم؟
در مورد انفعال مردم نوشتم، از ناامیدی شان برای بهتر شدن اوضاع، از این که وقتی در جامعه ای مردم اعتراض نمی کنند، یعنی امیدی ندارند که صدایشان شنیده شود.
یعنی درماندگی آموخته شده، به این معنی که همه می گویند تلاش نکن، حرف نزن، هیچ فایده ای ندارد، چیزی تغییر نخواهد کرد.
نوشتم که این حرکت یک جور خودکشی دسته جمعی است. مثل خودکشی نهنگ ها.
شبیه رفتار بیماری است که از خوب شدن ناامید شده، به همین خاطر درمان را رها کرده، منتظر مرگ است.
جامعه ای که اعتراض نمی کند، جامعه ی مرده است
و قدرتی که اعتراض را نمی پذیرد، مردم را مرده می خواهد.
فردای روز گرانی بنزین ولی، اعتراض شد! چیزی بیش از حد انتظار، اعتراضی که نه تنها در شهرهای بزرگ که در شهرهای کوچک هم اتفاق افتاد. مردمی که فریاد زدند و تصمیم گیرندگانی که نتوانستند چیزی را توضیح دهند.
ده روز صدایمان قطع شد
نه که حرف نزنیم، حرف زدیم، فریاد کشیدیم و اعتراض کردیم، ولی چشم هایشان را بستند و گوش هایشان را گرفتند،
در حالی که می دانند هیچ کس از گرانی بنزین و هیچ چیز دیگری خوشحال نخواهد شد،
ولی وانمود کردند اینطور است!
خودشان یک طرفه پشت تریبون ها رفتند و حرف زدند.
امروز بعد از حدود ده روز، دوباره همدیگر را دیدیم. همه می دانیم چه می خواستیم و همیشه هم می خواهیم. قطع شدن اینترنت خودش حرف است. این یعنی ساکت باشید، حرف نزنید، چون ما پاسخی برای شما نداریم.
اعتراض می کنم پس هستم
دیگر همه می دانیم مردم نجیب ایران، یعنی جماعت مرده.
جماعتی که حرف نمی زند، اعتراض نمی کند، از شما چیزی نمی خواهد، یعنی شما را شایسته ی تصمیم گیری نمی داند.
ما مثل نهنگ ها خودکشی دسته جمعی نمی کنیم،
چون با آنها فرق داریم،
چون ما انسان هستیم و دارای آینده.
انسان هایی که آنقدر تلاش می کنند تا به اندازه ی خودشان روی دنیا اثر بگذارند.
پیشنهاد می کنم مقالات زیر را مطالعه بفرمایید:
بیایید اعتیاد را ریشه ای حل نکنیم!
آدمهای همه چی تمامی که نباید با هم ازدواج کنند
جذابیت ظاهری اینطور از بین می رود!
دیگر هرگز این حرف ها را نزنید!
روانشناسی هیچ کمکی نمی تواند بکند!
چیزهایی که نباید یاد می گرفتیم 2
چیزهایی که نباید یاد می گرفتیم
تعریف صداقت از دیدگاه روانشناسی
نگاهی روانشناسانه به فرهنگ ارباب و رعیتی: تعارف
روانشناسی عشق در مغز زنانه و مردانه
پرورش کودک قدم چهارم: والدین مقتدر و مهربان
ثبت ديدگاه