ف.خ
دلیل یکی نبودن حرف و عمل از دید روانشناسی
چرا حرف با عمل یکی نیست؟ این یکی از نارضایتی ها و شکایت های انسان هاست.
و به نظر می رسد خیلی متداول است. وقتی رفتاری به طور مکرر اتفاق می افتد و تکرار می شود، باید حتما بررسی شود، چون احتمالا دلیل خاصی دارد.
این کارها برای پژوهشگران روانشناس جالب است و اتفاقا آن ها شغل شان همین است که دلیل این چیزها را بفهمند.
ما خیلی حرف ها می زنیم ولی به آن ها عمل نمی کنیم.
در آزمایش های روانشناسی هم این اتفاق می افتد، پژوهشگران با مردم مصاحبه کرده، از آن ها سوال می پرسند.
اگر در این موقعیت قرار بگیرید چه واکنشی نشان می دهید؟
نظرتان در مورد فلان مساله چیست؟
جواب به این سوال ها عموما درست و منطقی است.
بیشتر مردم پاسخ هایی می دهند که به آن اعتقاد دارند. بر اساس ارزش ها، باد و نبایدها و خوب و بدهایی که یاد گرفتند.
ولی آزمایش های روانشناسی نشان دادند که
انسان ها در عمل می توانند هر کاری را انجام دهند.
کارهای که خودشان هم فکرش را نمی کنند.
چرا حرف و عمل ما یکی نیست؟
ما دروغ می گوییم، بدون این که عمدی در کار باشد.
همه چیز بستگی به شرایطی دارد که در آن قرار می گیریم.
از کوزه همان برون تراود که دراوست…
کلمات از مغز می آیند، از چیزهایی که به آن فکر می کنیم.
حرف های ما تحت تاثیر دانش و شناخت ما نسبت به مسائل است.
ولی عمل چطور؟
چه عواملی تعیین می کنند که ما چطور عمل کنیم؟
شناخت و دانش فقط یکی از این عوامل است.
احساسات و هیجانات
تجربه های قبلی
افکار خودآیند غیرارادی که در لحظه به سراغمان می آیند
پنجاه درصد روی عمل ما تاثیر می گذارند.
یعنی به طور طبیعی حرف هایی که می زنیم پنجاه درصد با عمل ما همبستگی دارند.
بدون این که بخواهیم دروغ بگوییم
یا نقش آدم های خوب را بازی کنیم.
حرف و عمل یکی نیست، چون ما انسان هستیم و احساس هم داریم.
(این مطلب در مورد حرف ها و مراودات روزمره است، برای تصمیم های بزرگ که بر سرنوشت مردم تاثیر دارند، احساسات نباید دخیل باشند و منافع جامعه باید برای اساس عقل و منطق تعیین شود).
پیشنهاد می کنم مقالات زیر را مطالعه بفرمایید:
ثبت ديدگاه